کلبه چوبی خیال

یک دشت بی نهایت سبز
یک آسمون صاف با اندکی ابرهای در حال گذر
و یک کلبه چوبی تنها
کافیست تا
خیالم را پر کند...!

۱۱ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

گفته بود با آن آقا کار دارم. گفته بودند خب فامیلش چی چی است؟ گفته بود یادم نمی آید. همان جوانی که موهای بلندی داشت و به یک طرف زده بود. پیراهن راه راه سورمه ای سفید با شلوار کتان کرمی پوشیده بود!


از آن روز به بعد هرکس سراغم را با نام می گیرد، همکاران محترم می گویند همان جوانی که ...؟!!!

  • میم مثل من