کلبه چوبی خیال

یک دشت بی نهایت سبز
یک آسمون صاف با اندکی ابرهای در حال گذر
و یک کلبه چوبی تنها
کافیست تا
خیالم را پر کند...!

صدا کن مرا، صدای تو خوب است!

چهارشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۵۱ ق.ظ
بر لب های من 
سر انگشت هایت چه آزاد می رقصند 
و احوال صمیمیت سال ها را
صدای تو خوب تر می کند!
  • میم مثل من

مای شعر

نظرات  (۶)

  • علی مسعودی
  • بخشی از یک شعر احساسی بود؟
    پاسخ:
    نه علی جان! یهویی بود ;)
    از اون شعر باحالا بود از اونایی که حال ادموجا میاره ...مثل خوردن یه فنجون چای زیر بارش برف 
    پاسخ:
    مرسی... البته فنجان چای نمی دانم حال را جا می آورد یا خیر! کاپوچینو لطفاً :))
    خیلی قشنگ. خیلی
    ولی ارتباط سر انگشت ها با صدا رو نفهمیدم

    پاسخ:
    مرسی. ربط دارن خب. همه چیز این جهان با هم مرتبطن ;)
    چه زیبا :))))
    پاسخ:
    مرسی
    انقدررر خوب بود که نمی تونم چیزی بگم!
    پاسخ:
    انقدرررر ممنون
    قشنگ بود. حال ما هم خوب شد. 
    پاسخ:
    هم الحمدلله