کلبه چوبی خیال

یک دشت بی نهایت سبز
یک آسمون صاف با اندکی ابرهای در حال گذر
و یک کلبه چوبی تنها
کافیست تا
خیالم را پر کند...!

اشارات تلخ!

سه شنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۴۶ ق.ظ

تلخ 

مثل خرزهره

مثل زهر مار

مثل ته خیار

مثل بودن

مثل مردن

مثل 

قفل شدن ذهن

...

لعنتی نباش!!!

  • میم مثل من

نظرات  (۵)

وای شما تو اون گرد و خاک ها چیکار میکنید؟
چه عصبانی!!!
جن گرفتتت ها
ما که نفهمیدیم. اون سطر آخر بدتر
لعنتی، نباش یا لعنتی نباش؟

قفل شدن ذهن را خیلی موافقم ...
چقدر تلخ! میشه با بودن و مردن تلخ بود؟ اصلا کی نباشه؟