کلبه چوبی خیال

یک دشت بی نهایت سبز
یک آسمون صاف با اندکی ابرهای در حال گذر
و یک کلبه چوبی تنها
کافیست تا
خیالم را پر کند...!

آه از این روزهای شکستنی

سه شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۳۵ ب.ظ

مثل یک لیوان داغ بلور ...که زیر آب یخ می رود 

دارم

خ

و

ر

د

م

ی

ش

و

م!

  • میم مثل من

اول شخص

نظرات  (۱۰)

البته استانتون :دی
صدر نشینی تیم شهرتون رو تبریک میگم;) چه میکنه این عبدالله ویسی !
دیر اومدم وبلاگت . حاال هم که اومدم اینجوری :(((
:-(
شرح نوشت نداره ببینیم چی شده؟
با این طرز نوشتن . شکستن رو ذره ذره درک کردیم. نباشد این روزها
این همه نیامدی وقتی آمدی با شکستن چرا؟؟؟
سرد و گرم روزگار چه می کنه؟ :(
خدا نکنه!!!! 
بعد اینهمه وقت پست غمگین چرا؟